جدول جو
جدول جو

معنی چوچه پر - جستجوی لغت در جدول جو

چوچه پر
پستان، هریک از پستان ها
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ مَ پَ)
دهی است از دهستان بربیرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 42 هزارگزی شمال الیگودرز و 10 هزارگزی خاور راه شوسۀ اراک به دورود واقع است. جلگه و معتدل است و 75 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان قالی و جاجیم بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(لَ / لِ پَ)
صمغ انجدان سفید که طیب است و صمغ انجدان سیاه که به فارسی کماه خوانند منتن است و از حلتیت به عمل می آید که به فارسی انگژد و انغوژه گویند و به زبان اصفهانی انگشت کنده... (از آنندراج) (از انجمن آرا). اسم فارسی انجدان است. (فهرست مخزن الادویه). صمغ انگدان سفید. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(لِ پَ)
گیاهی که انجدان نیز گویند. (ناظم الاطباء). گلپر. در تداول مردم قزوین کله پر
لغت نامه دهخدا
(پَ)
چوبی کوتاه که بر سر آن دسته ای از پر نرم بندند و استوار کنند و باآن گرد از ظروف بلورین و چینی و چراغها و غیره بگیرند و تیرگی از آنها بزدایند. (یادداشت مؤلف). جاروب مانندی که از پر کنند و بر دسته ای از چوب استوار سازند برای دور کردن گرد و خاک. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
دهی از دهستان حومه بخش کلاردشت که در شهرستان نوشهر واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کوله پر
تصویر کوله پر
صمغ انگدان سفید
فرهنگ لغت هوشیار
پستان زن و نوک آن
فرهنگ گویش مازندرانی
جایی که میان بند پرتاس تمام شود و بعد ازآن تا شعاع پانصدمتری
فرهنگ گویش مازندرانی
صاحب بچه
فرهنگ گویش مازندرانی